دیکشنری
minor, temporary delay
فارسی
1
عمومی
::
تاخیرات ناچیز موقتی
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MINOR CULTURE
MINOR CYCLE
MINOR DEFECTS
MINOR INJURY
MINOR LEAGUE
MINOR MODIFICATION
MINOR OFF
MINOR ORDER
MINOR PARTY
MINOR PREMISS
MINOR REPAIR
MINOR SUIT
MINOR TERM
MINOR VOTE
MINOR WORKS
MINOR, TEMPORARY DELAY
MINORCA
MINORITIZED STUDENTS
MINORITY
MINORITY INTEREST
MINORITY INTEREST INCOME
MINORITY STOCK HOLDERS
MINORITY STOCKHOLDERS
MINOTAUR
MINSTER
MINSTREL
MINSTRELSY
MINT
MINT A MINT CONDITIO
MINT JULEP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید